شهید رحیــم شیــرویـه

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید رحیــم شیــرویـه

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید رحیــم شیــرویـه

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام رحیم شیرویه از شهدای دانش آموز شهرستان محمودآباد می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : کریم
تاریخ تولد : 1348/07/01
تاریخ شهادت : 1365/12/14
محل تولد : محمودآباد
گلزار شهدای سرخرود غربی محمودآباد
نحوه شهادت : اصابت گلوله
محل شهادت : شلمچه
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

آخرين مطالب

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید رحیم شیرویه

شهید رحیم شیرویهشهید رحیم شیرویه

شهید رحیم شیرویه

زندگی نامه و وصیت نامه بصورت صوتی

 

دریافت
 

دریافت

 

میثم میثم
۱۳ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۳۲ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۷ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۰۵ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۷ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۵۷ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۷ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۳۴ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید رحیم شیرویه


شهید رحیم شیرویه

شهید رحیم شیرویه

شهید رحیم شیرویه

شهید رحیم شیرویه

شهید رحیم شیرویه

شهید رحیم شیرویه



  


میثم میثم
۲۷ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۲۵ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

آنانی که منتظر مرگ نیستند و حتی به مرگ فکر نمی کنند از هدف اصلی انسانیت غافل اند.


پدر شهید:

یک بار من در خواب دیدم در تشییع جنازه شهید در محمودآباد بودم و یک نفر از من سوال میکند می دانید شهید کیست من گفتم خیر همین طور تا 3 بار آمد و من خشمگین شدم و به من گفت این شهید رحیم شیرویه و من از خواب بلند شدم و این موضوع را به مادرش گفتم و گفتم این پسر دیگر مال ما نیست خود شهید هم به ما می گفت مگر من چقدر عمر می کنم 17 سال بیشتر عمر نمی کنم 

میثم میثم
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۵۷ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

نوید شهادت در 17 سالگی

باباجان این نامه را در تنهایی شب می نویسم. شبی خواب دیدم که ما سه نفریم و داریم جنازه ای را حمل می کنیم. تن همه ی ما سپید بود و جنازه ی نورانی، اتاق تاریک ما را روشن کرده بود. جنازه را خوب نگاه کردم و بوسیدم.

کسی کنارم بود، از او پرسیدم: «آن کسی که آن طرف ایستاده و نورانی است را می شناسی؟» پاسخ داد: «او امام موسی بن جعفر (ع) است»

نمی دانم چرا از خودش نامش را نپرسیدم. هنگام بستن سر تابوت آن شخص یا امام (ع) به من فرمودند: «این جنازه، جنازه ی توست» یک باره از خواب پریدم. یقین پیدا کردم شهید خواهم شد. باباجان! در کوچکی یک نفر به من نوید داد که پایان زندگی تو 17 سالگی است و الآن 17 سال دارم و منتظر رایحه ی بهشتی هستم.

65/12/10 (شهید رحیم شیرویه)

 

میثم میثم
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۵۳ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر